محاله آتيش فتنه دوباره روشن بشه
انگار پاره اي از دوستان معترض هنوز نميخوان بپذيرن كه جامعه تك صدايي نيست و همه ميتونن اظهارنظر كنن.باز هم ايرادي نداره، چون توي اين نخبه بازار و نخبه بازي، نظرات مخالفين يه دونه ارزن هم نمي ارزه. خب دوست من همه كه نظرشون مثل شما نيست. بستر رشد ما توي اين مملكت شرايط خاص خودش رو داشته، همينطور دانش و آموخته هامون در مورد تاريخ و اوضاع مملكتمون. من يا بقيه ي دوستان كه اجباراً نبايد با نظرات شما موافق باشيم، شما تندترين حملات رو متوجه حكومتي ميكنيد كه به شدت مورد حمايت ماست، اونوقت انتظار داريد، ما ساكت باشيم و حرفي نزنيم. به جاي اين بداخلاقي ها و تعصب كور بهتره مطالب رو كامل بخونيد و بفرماييد با كجاش مخالف هستيد و چرا مخالف هستيد. اگه ديده باشيد، من اصلاً به مطالب خودم راي نميدم، چون عقايد من تثبيت شده هستش، فقط ميخوام نظرات منطقي و با استدلال اطرافيان رو ببينم تا اشتباهاتم رو توي برداشت مسائل اصلاح كنم. از شما كه ميدونيد كي هستيد چندتا انتقاد دارم، بهتره بشنويد و بدون احساسات روشون فكر كنيد و سپس جواب بديد.
1.صرف مطرح كردن يه مقدار ادعا و پيش بيني و تحليل سطحي كه نميشه دنيا رو عوض كرد. شما اخباري رو ميزاريد اينجا كه توي همه ي دنيا اتفاق مي افتن، مثل تعطيلي يه كارخونه، يا نواقص فني توي يك خط توليد، اينها كه همه جاي دنيا هستن، انتظار داريد ما در مقابل اخبارتون چه واكنشي داشته باشيم؟تأييدتون كنيم يا خودمون بشينيم روي مشكلي كه مطرح كرديد تحليل بزاريم؟
2. با كار كردن روي نيمه احساساتي افراد كه هميشه كار راه نميفته، وقتي كه توي اين هشت ماه از طريق احساسات اتفاقي نيافتاده، بعد از اون هم اتفاقي نمي افته، پس سعي كنيد، از جايگاه يه آتش افروز به جايگاه يك تحليلگر و منتقد جهش كنيد تا نظراتتون مورد توجه قرار بگيره
3. درباره ي مسائل اقتصادي چندبار حضورتون عرض شده مطرح كردن مشكلات كشور توي يك مكان عمومي مثل اينجا بسيار شايسته و مطلوبه، چون باعث ميشه كساني كه ميان اينجا مشكلات رو بدونن و ببينن آيا واقعاً دولتي كه مطلوبشونه در راستاي رفع اون مشكل فعاليت ميكنه يا نه؟ يا حتي خودشون براي اين مشكل راه حل پيشنهاد كنند. به اين ميگن بازخورد مثبت اطلاع رساني و نقادي.
4. و اما درباره ي حوادث كوي؛ اين اتفاقات مربوط به هشت ماه پيشه و فيلمش هم همون موقع توي سايت هاي حاميان دو آتيشه آقاي موسوي موجود بود. گذشته از اين كه دانشجو يان هم مث معلمان و دانش آموزان و كشاورزان و بازاري جزو مردم هستن و از آسمون نيافتادن، با اين حال به فرض تمايز دانشجو با افراد ديگه، وظيفه پليس ضد شورشه كه هرگونه ناامني به شدت برخورد كنه. نكته بعد اينكه به خاطر همين تصاوير چندين بار هم نا آرامي هايي شكل گرفت، كه پليس ضد شورش ناچار به شدت عمل دوباره شد. تلفات كوي دانشگاه تهران هرچقد بود، در مقابل اتفاقاتي كه در اثر دعوت به آشوب هاي سايت هاي فيلترشده)!( (خودتون هم ميدونيد، اين روزها هم وي پي ان هست و هم فيلترشكن، پس نفرماييد كه فيلتر شدن) رخ داد، اين حوادث هيچي نبودن. اگر چه دامنه ناامني ها تا هشت ماه به درازا كشيد، ولي به لطف مردم و نيروهاي امنيتي كشور دوباره به آرامش و امنيت رسيده و با يك تيكه فيلم قديمي نخ نما شده كه هيچ نكته ي قابل ذكري نسبت به آشوب هاي پيش و پس از اون نداره نميشه امنيت رو دوباره خدشه دار كرد و جو آشوب رو دوباره به اين كشور برگردوند. مطمئناً برخورد اين بار يگان ويژه، پليس ضد شورش و نيروهاي امنيتي بسيار تندتر و سخت تر از قبل خواهد بود.
5. مثل اينكه يادتون رفته، شروع اين اتفاقات با اعلام نتيجه ي انتخابات بود و اون قضيه ي معروف خس و خاشاك.جمعه و شنبه پس از انتخابات تهران رو به آشوب كشيدن، اتوبوس آتيش زدن و اموال عمومي رو تخريب كردن.رييس جمهوري فرداش و روز يكشنبه سخنراني كرد در حالي كه هنوز دوره نهمش به پايان نرسيده بود. يه رييس جمهور براي صحبت كردن با مردمش نيازي به استفاده از اصل 27 قانون اساسي نداره كه. بعد در حالي كه هيچكدوم از حاميان موسوي صحبت هاي رييس جمهوري رو شنيده بودن، همين سايت ها و شبكه ها كه مورد تأييد حاميان آقاي موسوي بودن با تحريف كامل جمله رييس جمهوري باعث ايجاد اتفاقات ناخوشايند بعدي شدن.توجه كنيد كه الان هنوز كه هنوزه جناب آقاي موسوي يك سند قابل قبول ارائه ندادن براي تقلب. راحت ترين كار براي اثبات تقلب اين بود؛ آقاي موسوي 40 هزارتا ناظر سر 45 هزارتا صندوق داشتن، كافي بود يك درصد (400 نفر) از اين ناظرين بيان و اعلام كنن، نتايج اعلام شده روي سايت وزارت كشور، با راي شمارش شده توي صندوق ما مطابقت نداره. اينطوري قطعاً ادعاي ايشون قابل پيگيري بود و همه هم ازش حمايت ميكردن. به صرف رديف كردن يك مشت ادعاي تقلب كه توي همه انتخابات ها ميتونيم داشته باشيم نميشه يك انتخابات رو باطل كرد. همونطور كه ميبينيد براي حاميان تقلب و همينطور مدعيان آزاديخواهي و حق انتخاب اين يه معامله ي دو سر باخته، يا تقلب شده كه به طريقي كه گفته شد مي شد خيلي ساده اثباتش كرد، و يا برعكس تقلب نشده. در هر دو صورت اردوكشي خيابوني هيچ معنايي نداره. بنابراين همينجا با قاطعيت ميشه تمام بدرفتاري يگان هاي ضد شورش و كشته شدن هموطنانمون رو به رفتار فراقانوني و بدون دليل سران معترضين (يا به قول تندروهاي جناح راست، سران فتنه ) مربوط كرد.
6.گذشته از اين ها اعتراض كردن هم شيوه ي خودش رو داره. آتيش زدن سطل هاي زباله و آتيش افروزي و حمله به قصد تسخير توي يه پايگاه نظامي پر از اسلحه، پاره پاره كردن آسفالت خيابون، كندن نرده هاي كنار بلوار، كوبيدن خودپرداز و شكست شيشه بانك كه اسمش اعتراض نيست، اين دقيقاً مصداق آشوب و ناامنيه و بايد پليس ضد شورش باهاش برخورد كنه. اگه قرار باشه هركي هرجايي كه رسيد به بهانه ي اعتراض يه قسمت از اموال عمومي رو تخريب كنه كه سنگ روي سنگ بند نميشه. دانشجو ، كشاورز يا بازاري در مقابل قانون همه يكسان هستن. با آشوب و آشوبگري و نامني بايد با قاطعيت برخورد بشه. مشخصه كه توي دعوا هم حلوا خيرات نميكنن، سر و كله ها هم ميشكنه. با اينحا توي همون زمان و همزمان با تحقيقات روي پرونده كهريزك در مورد حوادث كوي دانشگاه هم كميته تحقيقي مجلس تشكيل شد و نتيجه بررسي هاش هم به نهادهاي قضايي ارائه شده.يه كم دنبالش ميگشتين توي اينترنت در موردش مطالبي يافته ميشد.
7. براي بازداشت هاي پس از انتخابات هم دليل وجود داره. هر چيزي كه قدرت تصميم گيري در شرايط منطقي و غير احساسي رو سلب كنه، زمينه ايست براي آشوب و بي ثباتي، فرقي نميكنه اون چيز يك سايت باشه يا يك فرد يا يك موسسه. لازمه رسيدن به حقيقت قضيه بعد از انتخابات، خارج كردن موانع احساسي و تنش زا از عرصه بود. اين كار بسيار موثر بود، خود شما هم مي تونيد ببينيد كه جمعيت دو ميليوني 25 خرداد به مرور زمان و با روشن شدن حقايق به جايي رسيد كه توي روزهاي بعد از عاشورا ديگه قابل توجه هم نبود. ممكنه بفرماييد به خاطر برخورد نيروي انتظامي و پليس مردم ميترسن بيان بيرون. اين ادعا مضحكه چون پليس و نيروي ويژه بعد از انتخابات هميشه بودن، از 23 خرداد تا مدت ها بعد پليس هميشه وجود داشته.ريشه اون رو بايد توي جاي ديگه اي پيدا كنيد. ممكنه ادعاي تقلب هنوز هم تكرار بشه ولي اكثريت معترضين اوليه، بعد از روشن شدن حقايق، از ادعاي تقلب دست برداشتن و روي حوادث و كشته هاي پس از انتخابات زوم ميكنن.
8. منطق تنش آفريني و فكر آشوبگري الان حدود دو ماهه (از 9 دي) كه كشته شده، ديگه نميشه با نشون دادن يه كليپ كهنه ي كليشه اي زندش كرد. حتي اگه پخش كننده ي اون كليپ رسانه ي محبوب مخالفين و شايد معترضين باشه. حتي تلاش كردن براي اينكار هم بي حاصل و هدر دهنده وقته.
1.صرف مطرح كردن يه مقدار ادعا و پيش بيني و تحليل سطحي كه نميشه دنيا رو عوض كرد. شما اخباري رو ميزاريد اينجا كه توي همه ي دنيا اتفاق مي افتن، مثل تعطيلي يه كارخونه، يا نواقص فني توي يك خط توليد، اينها كه همه جاي دنيا هستن، انتظار داريد ما در مقابل اخبارتون چه واكنشي داشته باشيم؟تأييدتون كنيم يا خودمون بشينيم روي مشكلي كه مطرح كرديد تحليل بزاريم؟
2. با كار كردن روي نيمه احساساتي افراد كه هميشه كار راه نميفته، وقتي كه توي اين هشت ماه از طريق احساسات اتفاقي نيافتاده، بعد از اون هم اتفاقي نمي افته، پس سعي كنيد، از جايگاه يه آتش افروز به جايگاه يك تحليلگر و منتقد جهش كنيد تا نظراتتون مورد توجه قرار بگيره
3. درباره ي مسائل اقتصادي چندبار حضورتون عرض شده مطرح كردن مشكلات كشور توي يك مكان عمومي مثل اينجا بسيار شايسته و مطلوبه، چون باعث ميشه كساني كه ميان اينجا مشكلات رو بدونن و ببينن آيا واقعاً دولتي كه مطلوبشونه در راستاي رفع اون مشكل فعاليت ميكنه يا نه؟ يا حتي خودشون براي اين مشكل راه حل پيشنهاد كنند. به اين ميگن بازخورد مثبت اطلاع رساني و نقادي.
4. و اما درباره ي حوادث كوي؛ اين اتفاقات مربوط به هشت ماه پيشه و فيلمش هم همون موقع توي سايت هاي حاميان دو آتيشه آقاي موسوي موجود بود. گذشته از اين كه دانشجو يان هم مث معلمان و دانش آموزان و كشاورزان و بازاري جزو مردم هستن و از آسمون نيافتادن، با اين حال به فرض تمايز دانشجو با افراد ديگه، وظيفه پليس ضد شورشه كه هرگونه ناامني به شدت برخورد كنه. نكته بعد اينكه به خاطر همين تصاوير چندين بار هم نا آرامي هايي شكل گرفت، كه پليس ضد شورش ناچار به شدت عمل دوباره شد. تلفات كوي دانشگاه تهران هرچقد بود، در مقابل اتفاقاتي كه در اثر دعوت به آشوب هاي سايت هاي فيلترشده)!( (خودتون هم ميدونيد، اين روزها هم وي پي ان هست و هم فيلترشكن، پس نفرماييد كه فيلتر شدن) رخ داد، اين حوادث هيچي نبودن. اگر چه دامنه ناامني ها تا هشت ماه به درازا كشيد، ولي به لطف مردم و نيروهاي امنيتي كشور دوباره به آرامش و امنيت رسيده و با يك تيكه فيلم قديمي نخ نما شده كه هيچ نكته ي قابل ذكري نسبت به آشوب هاي پيش و پس از اون نداره نميشه امنيت رو دوباره خدشه دار كرد و جو آشوب رو دوباره به اين كشور برگردوند. مطمئناً برخورد اين بار يگان ويژه، پليس ضد شورش و نيروهاي امنيتي بسيار تندتر و سخت تر از قبل خواهد بود.
5. مثل اينكه يادتون رفته، شروع اين اتفاقات با اعلام نتيجه ي انتخابات بود و اون قضيه ي معروف خس و خاشاك.جمعه و شنبه پس از انتخابات تهران رو به آشوب كشيدن، اتوبوس آتيش زدن و اموال عمومي رو تخريب كردن.رييس جمهوري فرداش و روز يكشنبه سخنراني كرد در حالي كه هنوز دوره نهمش به پايان نرسيده بود. يه رييس جمهور براي صحبت كردن با مردمش نيازي به استفاده از اصل 27 قانون اساسي نداره كه. بعد در حالي كه هيچكدوم از حاميان موسوي صحبت هاي رييس جمهوري رو شنيده بودن، همين سايت ها و شبكه ها كه مورد تأييد حاميان آقاي موسوي بودن با تحريف كامل جمله رييس جمهوري باعث ايجاد اتفاقات ناخوشايند بعدي شدن.توجه كنيد كه الان هنوز كه هنوزه جناب آقاي موسوي يك سند قابل قبول ارائه ندادن براي تقلب. راحت ترين كار براي اثبات تقلب اين بود؛ آقاي موسوي 40 هزارتا ناظر سر 45 هزارتا صندوق داشتن، كافي بود يك درصد (400 نفر) از اين ناظرين بيان و اعلام كنن، نتايج اعلام شده روي سايت وزارت كشور، با راي شمارش شده توي صندوق ما مطابقت نداره. اينطوري قطعاً ادعاي ايشون قابل پيگيري بود و همه هم ازش حمايت ميكردن. به صرف رديف كردن يك مشت ادعاي تقلب كه توي همه انتخابات ها ميتونيم داشته باشيم نميشه يك انتخابات رو باطل كرد. همونطور كه ميبينيد براي حاميان تقلب و همينطور مدعيان آزاديخواهي و حق انتخاب اين يه معامله ي دو سر باخته، يا تقلب شده كه به طريقي كه گفته شد مي شد خيلي ساده اثباتش كرد، و يا برعكس تقلب نشده. در هر دو صورت اردوكشي خيابوني هيچ معنايي نداره. بنابراين همينجا با قاطعيت ميشه تمام بدرفتاري يگان هاي ضد شورش و كشته شدن هموطنانمون رو به رفتار فراقانوني و بدون دليل سران معترضين (يا به قول تندروهاي جناح راست، سران فتنه ) مربوط كرد.
6.گذشته از اين ها اعتراض كردن هم شيوه ي خودش رو داره. آتيش زدن سطل هاي زباله و آتيش افروزي و حمله به قصد تسخير توي يه پايگاه نظامي پر از اسلحه، پاره پاره كردن آسفالت خيابون، كندن نرده هاي كنار بلوار، كوبيدن خودپرداز و شكست شيشه بانك كه اسمش اعتراض نيست، اين دقيقاً مصداق آشوب و ناامنيه و بايد پليس ضد شورش باهاش برخورد كنه. اگه قرار باشه هركي هرجايي كه رسيد به بهانه ي اعتراض يه قسمت از اموال عمومي رو تخريب كنه كه سنگ روي سنگ بند نميشه. دانشجو ، كشاورز يا بازاري در مقابل قانون همه يكسان هستن. با آشوب و آشوبگري و نامني بايد با قاطعيت برخورد بشه. مشخصه كه توي دعوا هم حلوا خيرات نميكنن، سر و كله ها هم ميشكنه. با اينحا توي همون زمان و همزمان با تحقيقات روي پرونده كهريزك در مورد حوادث كوي دانشگاه هم كميته تحقيقي مجلس تشكيل شد و نتيجه بررسي هاش هم به نهادهاي قضايي ارائه شده.يه كم دنبالش ميگشتين توي اينترنت در موردش مطالبي يافته ميشد.
7. براي بازداشت هاي پس از انتخابات هم دليل وجود داره. هر چيزي كه قدرت تصميم گيري در شرايط منطقي و غير احساسي رو سلب كنه، زمينه ايست براي آشوب و بي ثباتي، فرقي نميكنه اون چيز يك سايت باشه يا يك فرد يا يك موسسه. لازمه رسيدن به حقيقت قضيه بعد از انتخابات، خارج كردن موانع احساسي و تنش زا از عرصه بود. اين كار بسيار موثر بود، خود شما هم مي تونيد ببينيد كه جمعيت دو ميليوني 25 خرداد به مرور زمان و با روشن شدن حقايق به جايي رسيد كه توي روزهاي بعد از عاشورا ديگه قابل توجه هم نبود. ممكنه بفرماييد به خاطر برخورد نيروي انتظامي و پليس مردم ميترسن بيان بيرون. اين ادعا مضحكه چون پليس و نيروي ويژه بعد از انتخابات هميشه بودن، از 23 خرداد تا مدت ها بعد پليس هميشه وجود داشته.ريشه اون رو بايد توي جاي ديگه اي پيدا كنيد. ممكنه ادعاي تقلب هنوز هم تكرار بشه ولي اكثريت معترضين اوليه، بعد از روشن شدن حقايق، از ادعاي تقلب دست برداشتن و روي حوادث و كشته هاي پس از انتخابات زوم ميكنن.
8. منطق تنش آفريني و فكر آشوبگري الان حدود دو ماهه (از 9 دي) كه كشته شده، ديگه نميشه با نشون دادن يه كليپ كهنه ي كليشه اي زندش كرد. حتي اگه پخش كننده ي اون كليپ رسانه ي محبوب مخالفين و شايد معترضين باشه. حتي تلاش كردن براي اينكار هم بي حاصل و هدر دهنده وقته.
